همه ما با شنیدن کلمه وسواس بیشتر به یاد شستن زیاد و تکراری، حمام های طولانی و چک کردن های مکرر می افتیم. اما نوع خاص و کمتر شناخته شده ای از وسواس در کودکان به نام وسواس Just right یا «دقیقا باید درست باشد» وجود دارد که یکی از رایجترین زیرگونههای اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) در کودکان است. در این نوع وسواس، کودک حس میکند که باید کار یا وضعیتی را به شیوهای «کاملاً درست» یا «دقیقاً مناسب» انجام دهد؛ وگرنه احساس ناراحتی، اضطراب یا نارضایتی شدیدی خواهد داشت. نشانههای وسواس “just right” در کودکان: تکرار حرکات یا کارها: مانند بستن در چند بار پشتسرهم تا وقتی که «احساس درست بودن» پیدا شود.
وسواس در تقارن یا ترتیب: مثلاً تنظیم اشیا روی میز تا کاملاً قرینه یا ردیف شوند. رفتارهای تکراری در لباس پوشیدن، نوشتن، خواندن یا لمس کردن اشیا. عصبانیت یا ناراحتی شدید وقتی چیزی «درست نیست». درخواست از والدین برای تکرار جملات یا رفتارها به شکلی خاص. شیوع: مطالعات نشان دادهاند که اختلال وسواس فکری-عملی در حدود ۱ تا ۳ درصد کودکان دیده میشود و نوع «just right» یکی از رایجترین زیرگروههای آن است. تخمین زده میشود که در میان کودکان مبتلا به OCD، بیش از ۵۰٪ علائم «just right» را تجربه میکنند. تشخیصهای افتراقی وسواس “just right” در کودکان: اختلال طیف اوتیسم (ASD): شباهت: علاقه شدید به نظم، ترتیب، یا تکرار رفتارها. تفاوت: در اوتیسم، رفتارهای تکراری اغلب بدون اضطراب یا اجبار برای کاهش ناراحتی ذهنی صورت میگیرند و ممکن است بیشتر از روی عادت یا علاقه باشد، نه از اضطراب ناشی از «درست نبودن». اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD): شباهت: ممکن است کودک کارها را ناتمام رها کند یا چندینبار تکرار کند. تفاوت: در بیش فعالی، مشکل بیشتر در تمرکز و حافظه کاری است، نه به دلیل حس نارضایتی از درست نبودن کار. رفتارهای عادی رشد کودکان: شباهت: کودکان در سنین خاصی ممکن است رفتارهای تکراری یا کمالطلبانه نشان دهند. تفاوت: این رفتارها گذرا هستند، عملکرد روزانه کودک را مختل نمیکنند، و بدون اضطراب جدی همراهاند. اختلال اضطراب فراگیر (GAD): شباهت: نگرانی مفرط، نیاز به اطمینان. تفاوت: در GAD تمرکز بیشتر روی آینده و نگرانیهای کلی است؛ در حالی که در “just right” تمرکز روی درستی لحظهای و حسی خاص است. نقش والدین در مواجه با وسواس just right در کودکان نقش والدین در مواجهه با این نوع وسواس در کودکان بسیار حیاتی است، زیرا نحوهی برخورد آنها میتواند تأثیر زیادی در کاهش یا تشدید علائم کودک داشته باشد. در ادامه به مهمترین نقشها و اقدامات والدین در این زمینه میپردازیم: ۱. شناخت و درک اختلال والدین باید درک درستی از وسواس Just Right داشته باشند. بدانند که این رفتارها عمدی یا «لجبازی» کودک نیستند، بلکه بخشی از یک اختلال اضطرابی هستند. مطالعه دربارهی OCD کودکان یا مشاوره با متخصصان میتواند آگاهی والدین را بالا ببرد. ۲. ایجاد محیط امن و همدلانه کودک باید احساس کند که بدون ترس از قضاوت، میتواند دربارهی ترسها و احساساتش صحبت کند. همدلی با کودک، حتی اگر رفتارهایش غیرمنطقی به نظر برسند، بسیار مهم است. ۳. پرهیز از مشارکت در رفتارهای وسواسی والدین نباید درگیر تشریفات وسواسی کودک شوند (مثلاً مرتب کردن اشیاء به شیوه خاص برای آرام کردن کودک). مشارکت در رفتارهای وسواسی، فقط آنها را تقویت میکند. ۴. حمایت از روند درمانی والدین باید کودک را در مراجعه به روان پزشک حمایت کنند. همکاری با درمانگر و انجام تمرینهای خانگی درمان شناختی-رفتاری (CBT) نقش مهمی در موفقیت درمان دارد. ۵. تقویت رفتارهای مثبت تشویق کودک هنگام تلاش برای مقابله با وسواس، حتی اگر به طور کامل موفق نبوده باشد. تمرکز بر پیشرفتهای کوچک میتواند اعتماد به نفس کودک را بالا ببرد. ۶. حفظ آرامش و ثبات برخورد آرام و بدون تنش با رفتارهای وسواسی، حتی در مواقعی که والدین خسته یا ناراحت هستند، اهمیت دارد. کودکان نسبت به اضطراب والدین حساساند و ممکن است واکنشهای احساسی والدین وسواس آنها را بدتر کند. ۷. آموزش مهارتهای تنظیم احساسات به کودک کمک کنید احساساتش را شناسایی و بیان کند. استفاده از روشهای آرامسازی مانند تنفس عمیق، نقاشی، یا بازیهای خلاقانه مفید است.