بیشتر کودکان از زمان شروع تفذیه تکمیلی به تدریح بر سر سفره خانواده می نشیند و این زمان زمانی است که چالش های تغذیه ای کودک تازه شروع می شود. نخوردن غذای کمکی، تف کردن آن به بیرون و … که در نهایت می تواند منجر به وزن نگرفتن کافی کودک شود سبب مراجعه والدین به پزشکان می شود.
باید توجه داشت که فارغ از مشکلاتی مثل عدم یکپارچگی حسی در ناحیه مخاط لب و دهان که منجر به واکنش کودک به بافت یا طعم یا بوی خاص غذا و اجتناب ار آن می شود در اغلب کودکان بایستی ذایقه در محیط خانواده شکل بگیرد.
شکلدهی ذائقهی غذایی در کودکان فرآیندی تدریجی، صبورانه و چندجانبه است. کلید موفقیت در این مسیر بهره گیری از روش های تایید شده یا خلاقانه ای است که بتواند کودک را به امتحان کردن و سپس پذیرفتن غذاعا و مزه های جدید تشویق کند.
۱. الگوی والدین و الگویسازی
کودکان از والدینشان الگوبرداری میکنند؛ اگر والدین غذای سالم بخورند، احتمال پذیرش آن در کودک بیشتر است. الگوگیری ارتباط قویتری با مصرف غذای سالم (جایگزین نوشیدنیهای قندی) نسبت به محدودیت مستقیم دارد.
راهبرد:
در وعدهها با کودک غذا بخورید؛ آنچه مینوشید و میخورید را بدون استرس و فشار با کودک به اشتراک بگذارید.
۲. دسترسی و در دسترس بودن
وجود میوه و سبزیجات در خانه بهطور قابل توجهی مصرف آنها را افزایش میدهد، بهویژه در کودکان با ذائقه ضعیف تر
قرار دادن میوه و سبزیجات در سطح دید و قابلدسترس (مثلاً در کاسه روی میز) مؤثرتر است
راهبرد:
بخش قابلدسترس یخچال را با مواد سالم پر کنید؛ بهطور مرتب میوه یا سبزی خردشده در ظرفی جلوی چشم قرار دهید.
۳. عرضه مکرر و آشناییسازی
هر غذای جدید باید ۱۰–۱۵ بار ارائه شود تا احتمال پذیرش آن افزایش یابد (با ۲-۳ بار عرضه غذای جدید و عدم پذیرش آن توسط کودک ناامید نشوید)
عرضه به سنین کمتر (۲–۸ سال) معمولا مؤثرتر است.
راهبرد:
غذای جدید را کوچک و بدون فشار همراه با غذاهای آشنا عرضه کنید. تکرارهای منظم حتی در دفعات متعدد پس زدن ادامه یابد.
۴. حمایت از خودمختاری
دادن انتخابهایی در میان غذاهای سالم (مثلاً «هویج میخواهی یا فلفل؟») سبب احساس کنترل و پذیرش بیشتر میشود
لوازم آشپزی ساده (مشارکت کودک در تدارک غذا) حس مالکیت و علاقه به آن را تقویت میکند
راهبرد:
کودکان را در خرید و پخت مشارکت دهید؛ از آنها نظر بخواهید و انتخابهایی محدود ارائه دهید تا تصمیمگیری را تمرین کنند.
۵. جایزههای غیرغذایی و تشویق مثبت
جایزههای غیرغذایی (مثل برچسب) سبب افزایش آزمون غذای جدید میشود، برخلاف جایزه غذایی
البته دلگرمسازی و تحسین بیفشار، بهتر از تنبیه یا فشار است
راهبرد:
برای امتحان غذای جدید، جایزه دهید (استیکر یا تحسین کلامی). از جایزه غذایی پرهیز شود.
۶. اجتناب از کنترل اجبارآمیز
فشار، اجبار برای تمامکردن غذا یا ممنوعیت شدید غذاهای ناسالم ممکن است اثر معکوس داشته باشد
مطالعات نشان دادهاند اجبار باعث مقاومت بیشتر کودک در برابر غذا میشود
راهبرد:
از قوانین «همه یا هیچ» دوری کنید. از «هیچکس نمیگوید فقط برنج بخور، اما یکی از اینها رو امتحان کن» استفاده کنید.
۷. جو مثبت و تجربه لذتبخش از غذا**
عواطف مثبت و تجربههای لذتبخش با غذا، ذائقه را در درازمدت تغییر میدهد
زبان کودکانه درباره غذا (مثلاً «هویجِ زردِ خندان») به تجربه خوشایند کمک میکند
راهبرد:
از توصیفات تخیلی و محیط آرام و شاد در وعده غذایی استفاده کنید. عناصر بازی در آشپزی و میز را فراموش نکنید!
۸. **تنظیم اندازه وعده و سبک ارائه
ارائه غذا در اندازه مناسب و به صورت سلف سرویس باعث نظم خوردن میشود
میز به صورت انتخابی برای خود کودک باشد،
راهبرد:
از ظروف کوچکتر استفاده کنید. با این روش، کودک غذا را انتخاب و بخورد؛ شما فقط میزبان هستید.
۹. توجه به زمینههای ژنتیکی و طعمهای ذاتی
حساسیت به مزههایی مانند تلخی یا شیرینی از عوامل ژنتیکی و زیستی تأثیر میپذیرد، اما تا حد زیادی هم با محیط قابل تغییر است
حتی اگر کودک حساس باشد، تکرار کوتاهمدت و بدون فشار میتواند تأثیرگذار باشد
راهبرد:
اگر کودک نسبت به سبزیجات تلخ حساس است، ابتدا با انواع ملایمتر شروع کنید. در همه حال، اصرار را کنار بگذارید.